وقتي از ريچارد برونسون بنيانگذار شركت ويرجين، سوال شد كه به عقيده شما خصوصيات يك رهبر موفق چيست؟ پاسخ داد: من به هنگام مصاحبههاي عمومي بيقرار بودم و به لكنت ميافتادم. رفع اين ضعف بسيار پيچيده بود ولي هنگامي كه به ياد سخنراني مدير ارشد شركت جهاني مشاوره مديريت افتادم كه در ابتداي جلسه با شجاعت گفت: من هم درست مثل شما نقاط ضعفي دارم و جمعيت حاضر نيز شجاعتش را ستود و به شدت او را تشويق كرد، متوجه شدم كه كاركنان نياز به آن دارند كه بدانند رهبر آنها نيز به برخي از نقاط ضعف خود اعتراف ميكنند. اين باعث ايجاد اعتماد و به تبع آن جذب كاركنان ميشود. در واقع اگر مديري تلاش كند كه خود را از هر نظر كامل جلوه دهد، ديگر نيازمند به ياري ديگران نخواهد بود، به كاركنان نياز نخواهد داشت و عمل او نشانگر آن خواهد بود كه خود از عهده همه كارها برميآيد. دانستن اين نكته كه كدام ضعفها را ميتوان آشكار ساخت، خود يك هنر با ارزش است و البته نبايد هرگز نقاط ضعفي را آشكار ساخت كه عيبي نابخشودني تلقي ميشوند.