تغییراتی که انقلاب فناوری اطلاعات در جهان مدرن ایجاد کرده بر هیچکس پوشیده نیست. با نگاهی به پیرامون خود، چه در محیط کار و چه در منزل، درمییابیم که چه تحولات شگرفی در سبک کار و زندگی ما نسبت به همین ده سال گذشته روی داده است. بیست یا سی سال قبل، دیگر با امروز قابل مقایسه نیست و بخشی از تاریخ به حساب می آید!
تجربه ملی و تاریخی ما ایرانیان نشان میدهد که با وقوع تغییرات عظیم در فناوری، مردم و دولتمردان ما نخست قدری مقاومت نشان میدهند و کمر همت میبندند بر انکار یا تخطئه موج جدیدی که پدید آمده و البته منشا اینگونه تحولات نیز در چند سده اخیر همواره مغرب زمین بوده است. پس از گذشت زمانی کوتاه، بر همگان آشکار میشود که مقاومت در برابر این موج بیهوده است و باید به آن پیوست. البته این مقاومتها و انکارها، همواره هزینههایی گزاف نیز بر ملت ما تحمیل میکند. اما بعد چه اتفاقی می افتد؟ داستان اینگونه پیش میرود که پس از در هم شکستن ناگهانی مقاومتهای اولیه و از دست رفتن فرصت لازم برای ایجاد بسترهای فرهنگی و آموزشی لازم جهت بهرهبرداری صحیح از تکنولوژی، سیلی از محصولات فناوری جدید، به صورت کاملا “سخت افزاری” وارد کشور میشود و عدهای هم البته به نان و نوایی میرسند و اصطلاحا بارشان را میبندند. در صحنه ملی اما شاهد استفاده نادرست عموم مردم از فناوریهای بالقوه مفید هستیم. نمونهها فراوانند: رادیو و تلویزیون، اتومبیل سواری، ویدیو، گیرنده ماهواره، کامپیوترهای شخصی، تلفن همراه و بالاخره اینترنت.
بله ظاهرا در چند سده اخیر، ما نه تنها تولیدکننده خوبی در زمینه فناوری نبودهایم، بلکه حتی مصرفکننده خوبی هم نبودهایم. بد نیست از تجربیات گذشته خود درسی بگیریم و به این انقلاب اخیر در فناوری، یعنی انقلاب نرمافزاری و اینترنتی فقط به چشم تهدید نگاه نکنیم و به فرصتهای بینظیری که ایجاد میکند هم توجه داشته باشیم. اندکی هم به فکر زیرساختهای نرمافزاری کشورمان باشیم. با وارد کردن سختافزار بهتنهایی هرگز صاحب فناوری نخواهیم شد. ایجاد بسترهای نرمافزاری، نیاز به سرمایه گذاریهای بزرگ در سطح ملی دارد، اما ویژگی مهم آن این است که سریعتر از بسیاری دیگر از سرمایهگذاریها به بازدهی میرسد.
نگاهی به آمارهای جهانی نشان میدهد که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از ۴ درصد تولید ناخالص ملی خود را صرف هزینه های مرتبط با فناوری اطلاعات میکنند. این رقم برای کشورهای توسعه یافته بین ۶ تا ۱۲ درصد است. باید باور کنیم که سرمایه گذاری در زمینه نرمافزار چه در سطح کلان ملی و کشوری و چه در سطح سازمانها و بنگاههای بزرگ و کوچک، نتایجی شگفتانگیز به بار میآورد. اگر به فکر توسعه و شکوفایی ملی هستیم، اگر میخواهیم نسل آینده ما در سرزمین بهتری زیست کند، یا حتی اگر فقط به فکر توسعه و شکوفایی کسب و کار خود هستیم، نهایتا چارهای جز سرمایهگذاری جدی در زمینه نرمافزار نداریم.
تجربه ملی و تاریخی ما ایرانیان نشان میدهد که با وقوع تغییرات عظیم در فناوری، مردم و دولتمردان ما نخست قدری مقاومت نشان میدهند و کمر همت میبندند بر انکار یا تخطئه موج جدیدی که پدید آمده و البته منشا اینگونه تحولات نیز در چند سده اخیر همواره مغرب زمین بوده است. پس از گذشت زمانی کوتاه، بر همگان آشکار میشود که مقاومت در برابر این موج بیهوده است و باید به آن پیوست. البته این مقاومتها و انکارها، همواره هزینههایی گزاف نیز بر ملت ما تحمیل میکند. اما بعد چه اتفاقی می افتد؟ داستان اینگونه پیش میرود که پس از در هم شکستن ناگهانی مقاومتهای اولیه و از دست رفتن فرصت لازم برای ایجاد بسترهای فرهنگی و آموزشی لازم جهت بهرهبرداری صحیح از تکنولوژی، سیلی از محصولات فناوری جدید، به صورت کاملا “سخت افزاری” وارد کشور میشود و عدهای هم البته به نان و نوایی میرسند و اصطلاحا بارشان را میبندند. در صحنه ملی اما شاهد استفاده نادرست عموم مردم از فناوریهای بالقوه مفید هستیم. نمونهها فراوانند: رادیو و تلویزیون، اتومبیل سواری، ویدیو، گیرنده ماهواره، کامپیوترهای شخصی، تلفن همراه و بالاخره اینترنت.
بله ظاهرا در چند سده اخیر، ما نه تنها تولیدکننده خوبی در زمینه فناوری نبودهایم، بلکه حتی مصرفکننده خوبی هم نبودهایم. بد نیست از تجربیات گذشته خود درسی بگیریم و به این انقلاب اخیر در فناوری، یعنی انقلاب نرمافزاری و اینترنتی فقط به چشم تهدید نگاه نکنیم و به فرصتهای بینظیری که ایجاد میکند هم توجه داشته باشیم. اندکی هم به فکر زیرساختهای نرمافزاری کشورمان باشیم. با وارد کردن سختافزار بهتنهایی هرگز صاحب فناوری نخواهیم شد. ایجاد بسترهای نرمافزاری، نیاز به سرمایه گذاریهای بزرگ در سطح ملی دارد، اما ویژگی مهم آن این است که سریعتر از بسیاری دیگر از سرمایهگذاریها به بازدهی میرسد.
نگاهی به آمارهای جهانی نشان میدهد که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از ۴ درصد تولید ناخالص ملی خود را صرف هزینه های مرتبط با فناوری اطلاعات میکنند. این رقم برای کشورهای توسعه یافته بین ۶ تا ۱۲ درصد است. باید باور کنیم که سرمایه گذاری در زمینه نرمافزار چه در سطح کلان ملی و کشوری و چه در سطح سازمانها و بنگاههای بزرگ و کوچک، نتایجی شگفتانگیز به بار میآورد. اگر به فکر توسعه و شکوفایی ملی هستیم، اگر میخواهیم نسل آینده ما در سرزمین بهتری زیست کند، یا حتی اگر فقط به فکر توسعه و شکوفایی کسب و کار خود هستیم، نهایتا چارهای جز سرمایهگذاری جدی در زمینه نرمافزار نداریم.
بهزاد مقصودی
دی ۱۳۹۲
مدیر عامل شرکت پردازش موازی سامان تولید کننده محصولات تدبیر و سیستم حسابداری مالی، اداری، بازرگانی و حسابداری صنعتی
دی ۱۳۹۲
مدیر عامل شرکت پردازش موازی سامان تولید کننده محصولات تدبیر و سیستم حسابداری مالی، اداری، بازرگانی و حسابداری صنعتی