بخش بندي هوش تجاري
آثار مختلف هوش تجاري به هفت گروه تقسیم شدهاست:
- هوش تجاري و برنامههاي کاربردي آن: در بخش برنامههاي کاربردي مشتریان در گروههاي مختلفی قرار میگیرند؛ در هر گروه: درجه، زمان و روز استفاده از اینترنت توسط مشتریان بررسی میشود. این کار موجب میشود خدمات فروش در جهت بهبود رابطه با مشتریان، استراتژي مناسبی را تدوین کند. سازمان با استفاده از هوش تجاري به مزایایی از قبیل کاهش هزینهها و زمان، افزایش درآمد، رضایت مشتریان، مدیریت بازار و محصول، بهبود ارتباطات سازمان و جریان اطلاعات کنترل شده دست مییابد. با استفاده از هوش تجاري میان مدیران ارشد و مدیران میانی از نظر ارتباط اطلاعات، انسجام بیشتری به وجود میآید.
- تکنیکهاي هوش در هوش تجاري: در استفاده از هوش تجاري میتوان تکنیکهاي هوش مصنوعی را به کار برد که بسیار مؤثرتر میباشد. نتایج حاصل به این صورت است:
- هوش تجاري + هوش محاسباتی = توانایی تصمیمگیري بهتر
- تعیین موقعیت شناخت + هوش تجاري سنتی = پیشرفت در تحلیل
- تکنیکهاي هوش مصنوعی + هوش تجاري = اجراي پیشرفته و توانایی تصمیمگیري بهتر
- هوش تجاري + جهان شناسی = سیستم هوش تجاري بر پایه دانش
- استخراج اطلاعات در هوش تجاري: تشکیل انبار دادهها به سازمان اجازه میدهد تا مجموعهاي از مخازن اطلاعاتی پراکنده خود را به صورت یکپارچه در اختیار بگیرد و تجزیه و تحلیل سازمان یافته جدید دریافت کند. جمعآوري اطلاعات، روش سیستماتیک موجب افزایش سطح هوش در سازمان شده و دانش بیشتري را بدست میآورد؛ در حالی که استفاده از روش سنتی براي جمعآوري اطلاعات، موجب اتلاف زمان و هزینه بسیاري خواهد شد.
- یکپارچگی هوش تجاري با دیگر تکنیکها و مدلها: سیستم هوش تجاري میتواند با دیگر سیستمهاي سازمان همسو شود. وقتی هوش تجاري با سیستم برنامهریزي منابع سازمانی یکی شود زمان تصمیمگیري کم شده و نرخ استفاده از منابع افزایش مییابد. هوش تجاري با CRM رضایت مشتري را افزایش میدهد. البته باید ورود اطلاعات در زیرسیستمها را با دقت بیشتری انجام داد زیرا وقتی انبار دادهها با تمام سیستمها و نرمافزارهاي سازمان یکپارچه شود، در صورت بروز مشکل در یک سیستم، کل پروژه دچار مشکل خواهد شد.
- نمونه آزمایشی، طراحی نمونهها و قالبها در برنامههاي کاربردي هوش تجاري: براي توسعه هر دامنه از هوش تجاري، وجود ساختار اصولی ضروري است. تکنیکهاي استخراج دادهها به طور گستردهاي به شکل جزء تحلیلگر در هوش تجاري استفاده شده است. سازمانها معمولاً به دنبال کم هزینهترین و کارآمدترین سیستم هوش تجاري هستند. در تمام مدلهاي طراحی سه جزء وجود دارد: مدل ذخیره دادهها، مدل تحلیل دادهها و تکنیکهاي تجسم دادهها براي گزارش.
- تکامل و ارزیابی اجراي سیستمهاي هوش تجاري: در هر برنامه اجرایی نیاز به آزمون و پیگیري اجراي آن امري ضروري است تا دریابیم آیا طبق برنامه پیش رفتهایم یا خیر؟ انتخاب مناسبترین سیستمهاي هوش تجاري مسئله مهمی است. ۳۴ معیار براي ارزیابی یک سیستم هوش تجاري و تکنیکهایی براي یافتن مناسبترین سیستمهاي هوش تجاري وجود دارد. موفقیت هر سیستم هوش تجاري به دو عامل کیفیت دسترسی به اطلاعات و کیفیت محتواي اطلاعات بستگی دارد.
- چالشها و مسائل پیادهسازي هوش تجاري: فرآیند اجراي هوش تجاري مراحل زیادي دارد. ارزش هوش تجاري براي یک سازمان و استراتژيهاي پیش از اجراي هوش تجاري در یک سازمان باید مشخص شود. براي حل این مسأله از دانش بومی و روشهاي سازمانی باید بهره برد. دامنههاي هوش تجاری بسیار وسیع است؛ قدرت هوش تجاري در یکپارچهسازی دادهها در سطوح مختلف است که اطلاعات مورد نیاز را براي تصمیمگیري در زمان درست، در اختیار مدیریت و سایر سطوح قرار میدهد. گرچه هوش تجاري دامنههاي کاربردي زیادي دارد اما کمیت در هر برنامه بسیار محدود است؛ در تمام این دامنهها از یک استراتژي جدید براي توسعه سازمان استفاده میشود؛ میتوان فاکتورهاي اساسی هوش تجاري و راه حلهاي کلیدي ارائهشده را به صورت زیر برشمرد:
- نوآوری مورد نیاز براي افزایش رضایت مشتري
- فناوري رقابتی براي دستیابی به الگوي جدید
- ابزار تحلیلی مورد نیاز براي الگوي جدید و کنترل ریسکها
- حمایت تقسیم و مدیریت ریسک
- قالب استراتژیک براي پیادهسازي هوش تجاري در یک سازمان
- جمعآوري و استخراج دادههاي مفید
- سازگار شدن با تغییرات و کشف فرصتهاي خرید
این مشکلات و سهم هر کدام در شکل زیر نمایش داده شده است:
ادامه این مبحث را در مطلب بعدی دنبال کنید…
نویسندگان: الهه شیرزادیانی، حمیدرضا ندرلو
از شرکت پردازش موازی سامان تولید کننده محصولات تدبیر و سیستم حسابداری مالی، اداری، بازرگانی و حسابداری صنعتی