سخنرانی بیل گیتس با عنوان “رها از قید و بند” (به مناسبت هفتۀ معلم)
چگونه یک معلم عالی تربیت کنیم؟
این یکی از دو سوالی است که بیل گیتس در سال ۲۰۰۹ و در کنفرانس تد (TED) در کالیفرنیا به آن پرداخت: به نظر می رسد مردم وقت زیادی صرف این سوال نموده اند و جواب این سوال باید خیلی روشن باشد. پاسخ این است که: واقعا جواب این سوال را نمی دانیم. بگذارید با این نکته شروع کنیم که چرا این موضوع مهم است؟ یکی از دلایل مهمی که همه ما اینجا هستیم، وجود معلم های خیلی خوبی بوده که ما داشتیم. همه ما آموزش عالی داشتیم [هرچند که من دانشکده را رها کردم] اما می توانم بگویم که من معلم های بزرگی داشته ام. نظام آموزشی کاملا خوب عمل کرده و معلم های خیلی خوبی در جاهای معدودی [از ایالات متحد آمریکا] وجود دارند. طبق آمار، ۲۰% بالایی دانش آموزان، آموزش خوبی داشته اند. این ۲۰% جزء [همان] بهترین های دنیا هستند و در نرم افزار و بیوتکنولوژی انقلاب ایجاد نموده و ما را در رتبۀ اول نگاه داشته اند. حال آنکه نقطه قوت این۲۰% بالایی بطور نسبی درحال محو شدن است. در این میان چیزی که بیشتر جلب توجه می کند آموزشی است که طبقۀ متوسط می بیند که متأسفانه نه تنها ضعیف بوده بلکه در حال ضعیف تر شدن هم می باشد. بانگاهی براقتصاد؛ فرصت های ایجاد شده در آن برای افرادی است که آموزشهای بهتری دیده اند. در صورتی که با ایجاد فرصت آموزشی برابر و خوب برای همۀ مردم می توان این رویه را تغییر داد تا کشوری قوی داشته باشیم. این گونه در صف اول دست آوردهایی که با استفاده از آموزش پیشرفته و در زمینه هایی مانند علوم و ریاضیات حاصل می شود، باقی خواهیم ماند. بیش از ۳۰% بچه ها در آمریکا هیچ گاه دبیرستان را تمام نمی کنند. این موضوع برای مدت طولانی مخفی نگاه داشته می شده است. به این دلیل که همیشه نرخ ترک تحصیل را عددی درنظر می گیرند که تفاوت بین ورودیها و خروجیهای سال آخر دبیرستان است و به دنبال این نیستند که بچه ها قبل از آن کجا بوده اند. به محض شروع پیگیری، مجبور شدند نرخ ترک تحصیل بچه ها را بیش از ۳۰% اعلام کنند. برای بچه های اقلیت، این عدد ۵۰% است. اگر از دبیرستان فارغ التحصیل شوید و درآمد کمی داشته باشید، شانس شما برای اتمام دانشگاه کمتر از ۲۵% است و اگر درآمد پایینی داشته باشید، احتمال زندان رفتن شما بیشتر از زمانی است که یک مدرک چهار ساله بگیرید و این اصلا منصفانه به نظر نمی رسد.
چگونه می توانیم آموزش را بهتر کنیم؟ بنیاد ما نه سال است که بر روی این موضوع سرمایه گذاری نموده و طی این سالها بر روی مدرسه های کوچک کار کرده است. بورسیه های تحصیلی اعطا و کارهایی هم در کتابخانه ها انجام داده؛ اما هرچقدر بیشتر به ماجرا پرداختیم بیشتر متوجه شدیم که کلید اصلی، داشتن معلم های عالی است.
با تعدادی از کسانی که در حال تحصیل بودند ارتباط برقرار کردیم تا ببینیم چه میزان اختلاف بین ۲۵% بالایی بهترین معلمان و ۲۵% پایینی آنها در یک مدرسه یا بین مدارس وجود دارد؛ و جواب اینکه این اختلاف باورکردنی نیست. براساس نتایج امتحانات، بهترین معلمان عملکرد کلاسشان را در یک سال۱۰% افزایش خواهند داد. این یعنی اینکه اگر تمام کشور برای دوسال این چنین معلمان عالی را می داشت همۀ تفاوتهای بین ما و آسیا از بین می رفت و ظرف مدت چهار سال ما می توانستیم همۀ دنیا را پشت سر بگذاریم. این کار راحت است. تمام چیزی که احتیاج داریم، داشتن همین معلمان عالی است. ما باید به این افراد پاداش بدهیم و آنهارا حفظ کنیم و متوجه بشویم آنها چه روشهایی دارند و مهارت آنها را به دیگران انتقال دهیم. ویژگیهای این ۲۵% معلمان درجه یک چیست؟ آنها قدیمی ترها نیستند. این ثابت شده است که کیفیت تدریس بعد از سه سال، تغییر کمی می نماید. نمودار زیر چهار عامل تاثیر گذار روی کیفیت تدریس را نشان می دهد:
عامل پائینی که تقریبا هیچ تاثیری ندارد، مدرک فوق لیسانس است که درحال حاضر به همراه سابقه کار دوعامل افزایش حقوق و مزایای معلمان است و هیچ کدام نشان دهندۀ معلم بهتر بودن نیست. عضویت در “درس دادن برای آمریکا” هم تاثیر ناچیزی در درآمد دارد. ما تقریبا هیچ تلاشی برای تقویت و انتقال این خواص خوب به باقی معلمان مان نداشتیم. ممکن است بپرسید: آیا معلمان خوب در سیستم باقی می مانند و معلمان بد آن را ترک می کنند؟ جواب خیر است. به طور متوسط بیشتر معلمان خوب سیستم را ترک می کنند. اکنون معلمین عالی در مکانهای معدود در حال پرورش یافتن هستند. بطور مثال یک مجموعه مدارس هست که KIPP (دانش قدرت است) نامیده می شوند.
آنها ۶۰ مدرسه دارند که بیشترشان راهنمایی و تعدادی نیز دبیرستان هستند. آنها فقیرترین بچه ها را پذیرش می کنند و بالای ۹۶% ازفارغ التحصیلان دبیرستان آن به کالج های چهار ساله می روند. روح نگرش در این مدارس خیلی متفاوت تر از مدارس عادی عمومی است. آموزش در آنها به شکل تیمی است. آنها دائما در حال بهبود دادن معلمانشان هستند؛ به این صورت که اطلاعات نتایج امتحانات را می گیرند و به معلم می گویند تو سبب این مقدار افزایش شدی. آنها عمیقاً به بهتر کردن معلمان مشغولند. حضور در این کلاس ها تجربۀ بسیار عجیبی است. معلم گویی در یک مسابقۀ ورزشی شرکت دارد. مدام درحال حرکت است و انرژی بالایی دارد. مرتباً بررسی می کند تا ببیند کدام یک از بچه ها بی توجه و یا کسل و بی حوصله است. فوراً او را صدا می زند و چیزهای جدیدی پیش می کشد. محیط در آنجا بسیار پویاست. در سالهای پنجم ابتدائی تا سوم راهنمایی مشغول نگاه داشتن دانش آموز و جا انداختن این موضوع هستند که همه در کلاس باید حواس شان جمع باشد و بی علاقگی در کلاس معنی ندارد. این کار که KIPP انجام می دهد، بسیار مهم و دشوار است.
در مقایسه با KIPP، یک مدرسه معمولی چگونه است؟ در یک مدرسه معمولی اطلاعاتی جمع آوری نمی شود. به معلم گفته نمی شود چقدر خوب است.در قرارداد او تعداد مواقعی که مدیر می تواند داخل کلاسها بیاید را محدود می کنند که گاهی به یک بار در سال می رسد که برای آن هم باید از قبل خبر دهند. در چنین سیستمی حتی اگر یک معلم بخواهد بهتر شود، ابزار انجام این کار را ندارد. آنها جواب آزمایشات را ندارند و همه چیز مانع از کسب اطلاعات از طرف ما است. به طور مثال در نیویورک قانونی وضع شده که اطلاعات مربوط به معلمان نمی تواند در دسترس رسانه ها قرار بگیرد و در فرآیند تصمیم گیری برای نگهداری یا اخراج معلمان استفاده شود. اما کارهایی هست که ما می توانیم انجام دهیم: اول از همه آزمایشات بیشتری وجود دارد تا تصویر واضحی از اینکه ما درحال حاضر کجا هستیم به ما نشان دهد و البته استفاده از دوربین دیجیتال نیز یک راه حل ارزان قیمت است. قرار دادن تعدادی دوربین در کلاسهای مدارس عمومی و مطرح کردن این که همۀ فعالیت ها به طور مداوم در حال ضبط شدن است، بسیار عملی و نتیجه بخش است. سپس معلمان می توانند هر چند هفته یک بار دور هم بنشینند و بگویند این کلیپ کوچکی از چیزی است که من فکر می کنم آن را به خوبی انجام داده ام و یا در این مورد ضعیف عمل کرده ام. می توانند یکدیگر را راهنمایی کنند. به این ترتیب شما می توانید بهترین معلم ها را انتخاب و آنها را تفسیر کنید تا مشخص شود هرکسی در تدریس چه موضوعی از همه ورزیده تر است. می توان این دوره های عالی را پرورش داده و در دسترس قرار داد. اگر بچه ای دارید که از مطلبی عقب است می توان برای او فیلمی را در نظر گرفت تا ببیند و حتی این دوره ها را برروی اینترنت و یا به وسیله DVD هایی در اختیار همه قرار داد. به این ترتیب همیشه می توان این معلمان عالی را دراختیار داشت. کتابی دربارۀ KIPP (سخت کارکنید، مهربان باشید) وجود دارد که جی ماتیوز که یک گزارشگر اخبار است، آن را نوشته است. فکر می کنم خیلی خارق العاده است.
این کتاب درشما یک احساس از چیزی که یک معلم عالی انجام می دهد را به وجود می آورد. من فکر می کنم آموزش مهم ترین چیزی است که باید درست انجام شود تا بتوانیم در زندگی میلیونها نفر تغییر ایجاد کنیم. باوجود اینکه کسانی هستند که از این چیز احساس ترس می کنند، اما من خوشبین هستم و فکر می کنم مردم دارند به اهمیت این موضوع پی می برند.